محل تبلیغات شما



اسميت  ۱۹۵۶ ذهنيت فلسفي را توانايي ها و ويژگي هاي ذهن مي داند كه به تفكر صحيح فرد كمك مي كند و او را به قضاوت هاي صحيح عادت مي دهد. ذهنيت فلسفي را فعاليتي مي داند که مشخصا به بهبود داوري ها ي ارزشي اختصاص يافته باشد ذهن فلسفي فرد را آماده مي كند تا با تفكر درست و منطقی پديده ها را شناسايي نمايد (سيف هاشمي و رجايي پور،۱۳۸۳)

ليپمن و شارپ (به نقل از خوشبخت و همكاران، ۱۳۹۲)  از پيشگامان تفكر فلسفي و آموزش آن، براي تفكر فلسفي سه مهارت و هريك با مؤلفه هاي مربوط به خود، برمي شمارند

مهارت هاي كاوش گري : پرسش هاي سودمند ، دلايل و شواهد ، جست وجوي توضيحات، بررسي جايگزين ها، تصحيح خود، تمركز بر مسئل هي اصلي

مهارت هاي مفهومي و استدلالي: بيان معناها، تمايزهاي سودمند، مقايسه هاي مناسب ، مثال هاي سودمند، استنتاج هاي مرتبط، قضاوت هاي سنجيده

مهارت هاي تعاملي: گوش دادن به ديگران، شركت در بحث، كمك به يكديگر، بررسي اختلاف ها، احترام به ديگران، پذيرش انتقادهاي ديگران

 


داستان شیر و موش

روزی، موشِ کوچولویی در نزدیکی شیری که خوابیده بود بازی می کرد. موش کوچولو با خودش فکر می کرد که شیر خوابیده، اما ناگهان شیر بلند شد و موش را گرفت و خواست او را بخورد.

موش که از ترس زبانش بند آمده بود با صدای لرزانی گفت: خواهش می کنم مرا نخور! اگر مرا نخوری من حتماً لطف تو را جبران می کنم! شیر خندید و گفت: آخه یک موش کوچولو چه جوری می تواند به یک شیر کمک کند و باز هم خندید و گذاشت موش برود.

مدتی بعد شیر در دام شکارچی ها افتاد و اسیر شد! شیر بیچاره شروع کرد به غرش کردن، موش غرش های شیر را شنید و به طرف او دوید، دید شیر در دام افتاده! گفت: سلام شیر!

شیر گفت: سلام موش کوچولو! وقتی خواب بودم چند تا شکارچی آمدند و تور را روی سرم انداختند. نمی دانم می خواهند با من چه کار کنند؟

موش کوچولو گفت: نگران نباش من الان نجاتت می دهم و با دندان های تیزش شروع کرد به جویدن طناب ها، وقتی موش طناب ها را پاره کرد، شیر آزاد شد.

سؤالاتی برای تفكر، استدلال و گفت و گو

1. فکر می‌کنید چرا شیر خندید؟

2. آیا شیر احساس برتری نسبت به موش می‌کرد؟ اگر این گونه است، چرا این‌طور احساس می‌کرد؟

3. به نظر شما شیر مهربان بود یا متکبر؛ یا هر دو؟

4. فکر می‌کنید چرا موش سر قولش ماند؟

5. موش با نجات شیر لطف او را جبران کرد. به نظر شما موش دلیل دیگری هم برای نجات شیر داشت؟

6. آیا می‌توانید مثال دیگری از نجات یک حیوان بزرگ توسط حیوانی کوچکتر بزنید؟

7. آیا می‌توانید مثالی بزنید که لطف و مهربانی کسی را جبران کرده باشید ؟

 

 


نقش قصه ها و داستان های مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی با استفاده از برنامه فبک در فرآیند هویت یابی کودکان

 آتوسا جاویدی پارسیجانی

آدرس پست الكترونيك نويسنده: Atousa_parsijani@yahoo.com

چکیده

حفظ هویت فرهنگی و ملی جوامع در گرو انتقال صحیح آن به نسل های بعدی و با در نظر گرفتن اقتضائات آینده است و فرایند تربیت و پرورش هویت کودکان نیز نیازمند بهره گیری از ابزار متناسب با سطح رشد فکری و ذهنی آن ها می باشد. مهم ترین ابزار تأثیرگذار در دوره پیش دبستانی، قصه و داستان است که نقش مهمی را در پرورش و رشد فضایل اخلاقی و دینی کودکان ایفا می کند. بهره گیری از قصه و داستان همواره عامل انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات و تاريخ يك نسل به نسل هاى ديگر بوده است و با قصه و داستان نه تنها می توان کودکان را با ميراث فرهنگى و آداب جامعه خود آشنا ساخت و قدرت نقادی و خلاقیت، عادت به تفکر فردی و گروهی، ارتقاء سطح قضاوت از طریق استفاده از ملاکها و معیارها را پرورش داد، بلكه می توان به امنیت فرهنگی، تقویت درونی هویت ملی و عناصر مرتبط با آن در کودکان پرداخت. قصه بهترین راه برای برای انتقال میراث فرهنگی، معنوی، اخلاقی و روایی ارزشمند خود به کودکان است. از طرفی چون محتوای فلسفه برای کودکان شامل داستان هایی با مباحث متنوع فلسفی است که با روش حلقه ی کندوکاو اجرا می شود و با توجه به اهمیت و جایگاه آموزش فلسفه برای کودکان در نظام نوین تعلیم و تربیت جهان و خلاء آن در نظام آموزشی کشور، مقاله حاضر سعی دارد نشان دهدکه آموزش فلسفه برای کودکان و تربیت فلسفی کودکان با استفاده از  ادبیات بومی و اهمیت آن در پرورش هویت ملی و دینی کودکان یک ضرورت است. بنابراین باید به قصه ها و داستان ها به منزلۀ یک ابزار آموزشی نگاه کرد و با فراهم کردن محتواي فلسـفی متناسـب بـا فرهنـگ بـومی برگرفته از متون کلاسیک ادب فارسی و بازنویسی آن هـا متناسـب بـا سـن کودکـان بـه عنوان رویکردي کل گرایانه که درآن به ابعـادي چـون فراینـد تفکـر، محتـواي فلسـفی، غناي ادبی و ویژگی های فرهنگی و ملی توجه شده باشد، در پرورش هویت دینی و ملی کودکان، تلاش کرد.

کلید واژه ها: هویت ملی،  فلسفه برای کودکان ( فبک)، داستان های مبتنی بر فرهنگ ایرانی – اسلامی

 


اقدام پژوهی چیست؟

روش پژوهش در عمل یا اقدام پژوهی، در سال های اخیر، مورد توجه بسیاری از متفکران و متخصصان دست اندرکار پژوهش قرار گرفته است و درباره ی آن نظریه پردازی های زیادی صورت گرفته و نیز کتاب های فراوانی نگاشته شده است.

تحقیق در عمل، یک حرکت متعهدانه و هدف دار است. به سخن دیگر، یک عمل استراتژیک است. عمل های استراتژیک، یعنی فعالیت های آگاهانه، قصد شده و هدف دار، همراه با تعهدهای اجتماعی.

امروزه، پژوهش در عمل، توسط پژوهشگرانی صورت می گیرد که در موقعیت های اجتماعی – آموزشی درگیری هایی دارند و هدفشان بالا رفتن فهم و استدلال در اوضاع و احوال پیرامون است. بهترین حالت در این گونه پژوهش ها این است که با تشریک مساعی افراد درگیر انجام گیرد تا گروه های پژوهشگر کیفی، قدرت و اعتبار بیشتری به دست آورند.

اقدام پژوهی در فرایند تعلیم و تربیت رسمی و مدرسه ای ، فرایند اندیشه ورزی منظم ، علمی و عملی است که جستجو گری و تامل در باب فعالیت های تربیتی را مهیا می سازد و تلاش دارد راه حل های ممکن را در مواجه با مشکلات و چالش های پیش رو معلمان و کار گزاران تعلیم و تربیت شناسایی و عملیاتی کند.

معلمان و دیگر افراد مرتبط با آموزش بطور مستمر درگیر اتخاذ تصمیمات تربیتی اند و در قبال این تصمیمات دارای تعهد و مسولیت اند. برنامه معلم پژوهنده یا همان فرایند اقدام پژوهی به معلمان کمک می کند تا با شناسایی نیازها و تعین گام های جستجو گری علمی ، تحلیل علمی داده ها و یافته های مستند ، تصمیمات آگاهانه گرفته و بتوانند به پیامدهای مطلوب دست یابند.


                         معرفی روش PAC یا فلسفه و کودک

در دنیاي پیچیدة امروز، زندگی انسان با چالشهاي جدي و نوینی مواجه شده است. از ایـن رو، براي ایجاد سازوکار مناسبی جهت برخورد منطقی با این مسائل، برنامه ها و رویکردهاي آموزشی جدید و متعددي ارائه شده است. از دید برخی از فلاسفه و پرورشکاران، بهترین راه براي حلّ مسائل، بهرهگیري از تفکّر و روش هاي استدلالی حل مسئله است. بنابراین، در چند دهۀاخیر، اقبال زیادي به سوي پرورش تفکّر و بالا بردن سطح استدلال دانش آموزان صـورت گرفته است. یکی از برنامه هایی که عهده دار آموزش تفکّر به کودکان (to children teaching thinking) است و ازاعتباربین المللی برخوردارگشته و درکشورهاي زیادي دنبال میگـردد، برنامۀ آموزش فلسفه براي کودکانchildren for philosophy)  (Teaching  است موضوع فلسفه و کودک عنوان جدیدی است که در دهه‌های اخیر تحت عنوان های مختلفی از جمله فلسفه برای کودکان ( P4C ) ، فلسفه با کودکان ( PWC ) ، فلسفه و کودک ( PAC ) و . به عرصه فرهنگ و فلسفه آمده است. این موضوع دارای دو جنبه است:

 اول؛ بطور کلی در زمینه آموزش و پرورش

 دوم؛ در زمینه آموزش فلسفه بطور خاص

که البته مورد اول بیشتر مورد نظر است. در این شیوه، آموزش علوم و انجام کار تدریس در مدارس، شیوه آموزش خلاّق و نقاد بصورت تعامل بین شاگرد و معلم پیشنهاد می‌شود که در آن شاگرد حق دارد دربارة هر موضوعی به پرسش و کندوکاو بپردازد و استاد در این کار به او کمک می‌کند. این شیوه سبب می‌شود شاگردان درس را بهتر و عمیقتر درک کنند و به ذهن بسپارند و در حقیقت درس را اجتهادی و نه تقلیدی بیاموزند و در آینده نیز افکار و عقاید مختلف را پس از تحلیل و بررسی و استدلال بپذیرند یا رد کنند.

این روش در عمل، ظرافتهای بسیاری دارد که باید به معلمین آموزش داده شود تا بتوانند کودکانی فعال و اجتماعی پرورش دهند. افرادی بینا و هوشمند که پیش از ورود به هر کار، آن را عاقلانه بررسی می‌کنند و با تحلیل دقیق وارد آن می‌شوند. در حقیقت می‌توان آموزش فلسفه به کودک را پرورش تفکر در کودک نامید و این آموزش تفکر، مزایا و فوائدی دارد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ ایجاد خودباوری و بالا بردن اعتماد به نفس در کودک؛

ـ علاقمندی به درس و معلم؛

ـ اعتقاد به مفید بودن دروس و ایجاد انگیزه برای یادگیری؛

-بروز استعدادهای پنهان و شکوفایی آن؛

ـ درک و یادگیری بهتر معلومات؛

ـ قدرت مقابله با مشکلات؛

ـ قدرت نقادی و پرورش خلاقیت؛

ـ کشف کمبودهای معنوی کودک؛

ـ بروز پرسشهای پنهان کودک؛

ـ عادت به تفکر فردی و گروهی؛

ـ تقویت روحیه همکاری؛

ـ ایجاد رقابت سالم و دوستانه؛

- استفاده از عقاید دیگران؛

ـ ایجاد مسئولیت‌پذیری؛

ـ داشتن انعطاف‌پذیری در زندگی آینده ؛

ـ مقابله با شستشوی مغزی و تبلیغات سوء؛

ـ ارتقاء سطح قضاوت در کودک    از طریق استفاده از ملاکها و معیارها ؛

ـ بوجود آمدن خود تصحیحگری در کودکان؛

ـ بالا بردن سطح توجه کودک به عقاید و آراء افراد در جامعه.

رسیدن به این نتایج نه تنها توانایی کودک را برای تحصیل بالا می برد ،بلکه اورا برای زندگی اجتماعی آماده    می سازد .در ضمن کودک را دارای قدرت تشخیص و تمیز، تفکر، پرسشگری صحیح و مفید، انتقاد، استدلال ، خلاقیت و نوآوری بار می‌آورد و استعدادهای خفتة او را بیدار می‌کند . بعلاوه کودک، نکات اخلاقی، فلسفی، دینی و اجتماعی را نیز یاد می‌گیرد.

در میان جانداران، حتی با هوش‌ترین آنها فکر و آگاهی و استدلال وجود ندارد و این ویژگی فقط در انسان نهاده شده که متأسفانه برخی از آن استفاده نمی‌کنند. بیشتر مردم علیرغم ظاهر انسانی خود ماشینهایی هستند که طبق غریزه ،برنامه‌ریزی و کوک اولیه خلقت خود، رفتار و زندگی می‌کنند و برای خود تصمیم می‌گیرند. بطوریکه اغلب مردم کارهای خود را کمتر با تفکر ، اندیشه و تحلیل منطقی انجام می‌‌دهند و کمتر اتفاق می‌افتد   در برابر هر برنامه، اقدام یا عمل خود چرا بگذارند و این نوعی ماشینی عمل کردن است که انسان را در یک چارچوب خشک نگه داشته و از رشد و شکوفایی باز می‌دارد.

پرسش از ماهیت هرکار به روح انسان طراوت می‌دهد و او را به تفکر وامی‌دارد. این تفکر، انسان را به نوعی آزادی و آزادگی و انصاف و دوری از تعصب می‌کشاند و به او استدلال در اندیشه می‌دهد تا بتواند بایسته‌های زندگی و اطراف خود را با ابزار تفکر و استدلال درک کند نه از روی عادت، تقلید، تعصب یا غریزه‌های اولیه حیوانی و خلاصه ماشین‌وار. اما بهتر است که اساس کار منطقی اندیشیدن از زمان کودکی و دوران آموزش اولیه باشد نه در بزرگسالی که نهادهای درونی انسان شکل گرفته و عادات و ملکات بر انسان حکومت می‌کند.

انسانی که با این روش عادت کند نه در کودکی و نه در جوانی دنبال هوسها    نمی‌رود و زود شکار افکار و اهداف و ایدئولوژیهای مضر نمی‌شود و با چراغ تفکر و استدلال راه مستقل خود را طی می‌کند و در عمل یک شهروند خوب، یک دانش آموختة مجتهد و مبتکر و در زندگی داخلی، همسر و مربی خوبی خواهد بود.

در این کار ظریف و پیچیده، گام اول و مهم آنست که کودک به تفکر و پرسش فلسفی عادت کند و پدیده‌های اطراف خود را به دیده تدبر بنگرد و برای هرچیز در جستجوی علت و اسبابی باشد. گام بعدی، بهره‌گیری از این عادت برای یافتن پاسخ   پرسشهای اصلی هر انسان است. سؤالاتی از قبیل اینکه از کجا آمده‌ام، چرا آمده‌ام، به کجا می‌روم، چگونه باید زندگی کنم و . که این پرسشها استخوانبندی اصلی فلسفه است و در آن ارکان ایمان دینی و اعتقاد به خدا و توحید و معاد و بعثت انبیاء و دیگر امور اعتقادی شکل می‌گیرد.

هر کودک از سنین پایین با پدیده‌های طبیعی اطراف خود آشنا می‌شود و در ذهنش پرسشهایی شکل می‌گیرد که فلسفی است و برای آن به پاسخ نیازمند است و اگر به او پاسخ داده نشود این احساس فطری سرکوب می‌شود و گاه پیامدهای ناشایستی به بار می‌آورد. توجه به این نکته لازم است که فلسفه‌ای که به مدرسه کودکان می‌رود جدای از فلسفه‌ای است که فلاسفه آن را از عامه دورنگه می‌داشتند. اصولاً فلسفه سطوح مختلفی دارد، پاره‌ای از مسائل آن برای عامه مردم قابل فهم است .برای مثال؛ اصول دین از مسائل فلسفی ای هستند که مردم باید آن را با استدلال و بدون تقلید و تعبد بیاموزند و حتی تقلید در آن ممنوع است. بنابراین نباید عامه مردم را دست کم گرفت و آنها را از تمام اقسام مسائل فلسفی محروم کرد. اما مسائل پیچیده‌ای هم در فلسفه هست که ممکن است برخی از مدعیان فلسفه نیز از درک و فهم دقیق آن عاجز باشند. به هر حال آموختن آن بخش از فلسفه که برای زندگی انسان مفید باشد ضروری است.

به پرورش ذهن کودک از زاویه دیگری نیز می‌شود نگاه کرد و آن حق ذاتی کودک برای سؤال کردن و کنجکاوی برای درک مطلب است. به عبارت دیگر اولیاء و مربیان کودک موظفند به این حق طبیعی کودک پاسخ مناسب دهند و به وی ، به چشم یک دانشجوی فلسفه نگاه کنند و سعی کنند او را کودکی قادر به تفکر و خلاق بار بیاورند و از سؤال و استدلال او جلوگیری نکنند و این را بدانند که سؤال، هم حق معلم است و هم شاگرد و بیشتر حق شاگرد است تا معلم! به هر حال مربیان در فرایند رشد کودک می‌توانند با استفاده از فعالیتهای خاص، روش معین و ویژگی‌های فکری فیلسوفان به آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان بپردازند.  

 منبع : http://www.pac.org.ir/

گردآوری : آتوسا جاویدی پارسیجانی


اثر بخشی آموزش و کار با اشکال هندسی آهنربایی بر خلاقیت کودکان پیش دبستانی

چکیده :

  تحقیق حاضر در سال تحصیلی 92-91 در پایه پیش دبستانی مدرسه خوارزمی دخترانه واقع در ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر شیراز و با فراوانی 30 نفر دانش­آموز انجام شده است. مسأله ی مورد نظربررسی اثربخشی کارو آموزش  با اشکال هندسی آهنربایی بر پرورش مولفه های خلاقیت (بسط،ابتکار،انعطاف،سیالی) در کودکان پیش دبستانی ، پژوهش حاضر با هدف طرح استفاده از ابزار ووسایل کمک آموزشی مناسب وشیوه تدریس فعال با استفاده از این وسایل به منظور فراهم آوردن شرایط پرورشی وآموزشی مناسب جهت پرورش خلاقیت در نظام تعلیم وتربیت کودکان پیش دبستانی انجام شده،

 به منظورتجزیه وتحلیل داده­های لازم، از نرم افزار spss استفاده نموده ومورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته،در پایان این نتیجه به دست آمد که مولفه های خلاقیت (بسط،ابتکار،انعطاف،سیالی)در کودکان پیش دبستانی بااستفاده از وسیله کمک آموزشی  مورد نظر،که با توجه به فعالیت یادگیری وتفاوت­های فردی، نیازها و علایق آنها ، طراحی شده به لحاظ آماری معنا دار وبسیار مؤثر بوده  است. 

 

کلید واژه ها :

 

خلاقیت :(سیالی ،ابتکار ، انعطاف پذیری ،بسط، )دوره پیش دبستان ،وسایل کمک آموزشی 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش تجهیزات آزمایشگاهی